مهاجرت پدیده جدید و مربوط به زمان فعلی ما نیست. وقتی به تاریخ رشد بشر نگاه می کنیم مشاهده می کنیم که اجداد ما برای طی کردن مسیری که ما اکنون در آن هستیم مرتبا از نقطه ای به نقطه دیگر نقل مکان کرده اند. مبنای تقویم خورشیدی ما بر نیز اساس هجرت و مهاجرت است. از طرفی در ادبیات ما هم مقوله مهاجرت به چشم می خورد. بسیاری از بزرگان ما همچون ناصر خسرو و سعدی و … سفر های بسیاری کرده اند.
حافظ : ” ما آزموده ایم در این شهر بخت خویش بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش”
سعدی: ” نظر خدای بینان طلب هوا نباشد سفر نیازمندان قدم خطا نباشد”
وقتی ما به دلایل مهاجرت بشر فعلی نگاه می کنیم که شامل: دلایل آموزشی، اقتصادی، اجتماعی، جمعیت شناختی و اقلیمی می شود، یک تفاوت بنیادین را بین مهاجرت امروز و مهاجرت در اعصار گذشته پیدا می کنیم و آن هم این است که مهاجرت در گذشته به صورت قومی و قبیله ای بوده! هیچگاه کسی به تنهایی قوم و قبیله اش را ترک نمی کرده. در واقع بزرگترین تنبیهی که در گذشته بر روی انسان اعمال می کردند همین طرد از قبیله بوده که اصولا در گذشته منجر به مرگ فرد می شده است. از این رو به خاطر خط تکاملی و فرگشتی که در ذهن ما است، به لحاظ روانی ما مجازات تبعید را سخت تر از زندان میدانیم. مهاجرت هم در جهان امروز چون پدیده ای است که به تنهایی انجام می شود، گاه می تواند مسائل روانشناختی شدیدی را برای فرد به همراه داشته باشد. طبق آمار سازمان ملل از هر 100 نفر در دنیا 3 نفر مهاجرت می کنند. به طور مثال 40 میلیون نفر از مردم آمریکا در کشور آمریکا به دنیا نیامده اند. در کشور ما ایران هم به دلایل مختلف پدیده مهاجرت بسیار پر رونق شده و این خود چالش های متعدد روانشناختی را می تواند به همراه داشته باشد که در ادامه به آن ها پرداخته خواهد شد.
چالش های روانشناختی مهاجرت
- اضطراب ناشی از جدایی: به این معنا که فرد از محیطی که با آن پیوند عاطفی دارد جدا می شود، ورای اینکه چه چیزی در انتظارش است. به دنبال آن “تنهایی” هم که یکی از ترس های وجودی هر انسانی است در این مسیر همراه او خواهد بود. به عبارت دیگر فرد مهاجر، اضطرابی را تجربه خواهد کرد که ناشی از “تنهایی” و ” جدایی از محیط عاطفی” خودش است. برای مدیریت اضطراب جدایی باید 2 رفتار را در خودمان تقویت کنیم.
نزدیک شدن به خویشتن: به بیان ساده ما زمانی که از تنهایی می ترسیم یعنی از با خودمان بودن می ترسیم در نتیجه یعنی ارتباط با خویشتنمان دچار مشکل است.
تلاش برای همسو شدن با جامعه جدید: کسانی که اضطراب جدایی دارند تمایل دارند با جامعه نزدیک به جامعه خودشان در ارتباط باشند به طور مثال ایرانیانی که بیشتر تمایل دارند بعد از مهاجرت دوستان و مکان هایی را انتخاب کنند که فضای جامعه مبدا را برایشان بیشتر تداعی می کند که این باعث می شود با جامعه میزبان هم آمیختگی پیدا نکنند و عملا اضطراب جدایی را بیشتر در خودشان تشدید کنند.
- افسردگی: افسردگی در بین مهاجرین بسیار شایع است. از طرفی در روان درمانی اختلال افسردگی را با “فقدان یا از دست دادن ” مساوی می دانیم. در پدیده مهاجرت ما همواره از دست دادن داریم. از دست دادن پیوندهای اجتماعی، فرآیندهای عادی زندگی روزمره که این از همسایه گرفته می شود تا چیزهای درونی همچون زبان، فرهنگ و … تا جایی که این درد و فقدان در ادبیات ما هم آمده:
به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار از جهان ره و رسم سفر براندازم
نکته مهمی که در اختلالات پس از مهاجرت باید به آن توجه کنیم. زمینه ژنتیکی و پیشینه خانوادگی است. زمینه ژنتیکی و اختلالاتی که در ما یا اطرافیانمان وجود دارد ممکن است در شرایط بحرانی و استرس زا همانند مهاجرت فعال شده و ما را دچار شکست روانی و واکنش روانی نا مناسب بکند. چون شخصیت انسان مثل یک رقص تانگو است که یکی از رقصنده ها ژن و دیگری محیط است. این دو عامل اگر با اضطراب و استرس توام شوند می توانند باعث فعال شدن اختلال در ما بشوند. به طور مثال اگر من مستعد وسواس باشم استرس و تنش ناشی از مهاجرت که در من ایجاد می شود مانند جرقه ای اختلال وسواس را در من بیدار می کند.
اضطراب مواجهه با شرایط جدید:
ما می دانیم زمانی که در یک فرآیندی زندگی می کنیم عادت های روزمره ما بخشی از زندگی ما رو ایجاد می کند. به طور مثال ما عادت کردیم هر روز همسایه مان را ببینیم، هر روز یک تاکسی یا مترو را سوار شویم و به محل کار مشخص برویم و عادت های خاصی را داشته باشیم. به عبارت دیگر تقریبا همه چیز قابل پیش بینی هست و ما به آن رویه خو گرفته ایم. اساسا یکی از ترس های انسان مواجه با چیزی است که نمی تواند پیش بینی کند. در تحقیقی که بر روی کودکانی با والدین آزار گر انجام شد مشخص شد که وقتی این کودکان در معرض انتخاب قرار گرفتند که بین والدین جدید و والدین آزارگرشان یکی را انتخاب کنند، کودک مجددا والدین آزارگر خودش را انتخاب می کرد. یعنی کودک فرآیندهای آزاردهنده آشنا را به پدیده غریبه ولی مساعد ترجیح می داد. نتیجه این تحقیق مشخص می کند که انسان تا چه حد تمایل دارد در شرایط قابل پیش بینی زندگی کند تا اینکه با شرایط جدیدی مواجه شود. حال اینکه در مهاجرت عادت های پیرامون ما به یکباره تغییر می کند . مهاجر خود را کاملا در مواجه با شرایط جدیدی می بیند که این برای انسان نوعی چالش است.
راهکار مقابله با اضطراب ناشی از شرایط جدید این است که تا جایی که امکان دارد باید این شرایط جدید را برای خودمان شفاف کنیم. به طور مثال اگر قرار است به کشوری مثل آلمان مهاجرت کنیم زبان، فرهنگ، آداب و رسوم، اعیاد، ضعف ها وفقدان های آن مردم را بشناسیم. به عبارت دیگر، قبل از مهاجرت باید بتوانیم هر چقدر بیشتر عوامل شکل دهنده فرهنگ، هنر، غذا، خاطرات مشترک اون ملت و اضطراب های جمعی و ملی که داشته اند را مطالعه و هماهنگی بین خودمان و جامعه مقصد پیدا کنیم و این چنین از اضطرابی گه از مواجه با شرایط جدید پیش می آید بکاهیم.
چالش بین آزادی و امنیت:
اریک فروم معتقد است که انسان از آزادی گریزان است چون آزادی مساوی است با مسئولیت و انسان از مسئولیت فرار می کند.
هرچقدر به دنبال آزادی بیشتری باشیم امنیت کمتری را حس خواهیم کرد وبرعکس .یعنی آزادی و امنیت دو سوی مخالف یک بردار هستند. آزادی با خودش قدرت انتخاب به همراه می آورد و قدرت انتخاب بیشتر مسئولیت بیشتری برایمان به ارمغان می آورد و به دنبال آن اضطراب بیشتری ایجاد می کند. در نتیجه کسی که با هدف فرار از مسئولیت مهاجرت می کند مشکلات بیشتری نسبت به کسی که با هدف رشد و رو به رو شدن با شرایط جدید مهاجرت می کند. به عبارت دیگر کسی که با هدف به دست آوردن امنیت مهاجرت می کند زندگی سخت تری در پیش دارد.
آزادی——-> قدرت انتخاب ——–>مسئولیت بیشتر——–> اضطراب بیشتر.
به طور مثال خواننده ای که برای حفظ امنیت از کشور خارج شده خیلی سخت با شرایط اخت می شود. اما در مقابل یک فرد عادی که با هدف آزادی مهاجرت می کند ممکن است شهرت و امکانات آن فرد مشهور را نداشته باشد ولی راضی تر است. چون آزادی را انتخاب کرده، مسئولیت ها را پذیرفته و توانسته خودش را با محیط وفق دهد.
در آخر بنا به جمله معروف فروید Awareness is cureness به معنای اینکه آگاهی درمان است. هرچقدر بیشتر ما خودمان را برای این چالش ها آماده کنیم کمتر مشکلات گریبانمان را خواهد گرفت. اما اگر در شرایطی هستید که اطلاعات و مطالبی که ارائه شده برایتان راهگشا نبوده توصیه می شود که حتما از یک روانشناس متخصص در زمینه روانشناسی مهاجرت کمک گرفته تا با کمک او ابعاد و افکار بنیادینی که مانع تطبیق شما با محیط می شود را شناسایی و درمان کنید.
ارسال دیدگاه