خطاهای شناختی – باورهای غلط

ساختار ذهن ما فعالانه طبیعت واقعیاتی رو که تجربه میکنیم تحت تاثیر قرار میدهد (کانت)

ساختار ذهن ما با کمک تجاربی که از زمان کودکی و نوجوانی کسب میکنیم نتایجی را حاصل میکند که ممکن است با واقعیت موجود همخوانی نداشته باشد.
خطاهای شناختی عموما میان همه ما انسان ها مشترک است اما شدت و ضعف آن در انسان ها بسیار متفاوت است.
آیا ما می توانیم تمام خطاهای شناختی ذهنمان را حذف کنیم ؟ خیر ما در بهترین حالت میتوانیم این خطاها را مهار کنیم اما میزان بصیرت مراجع از خطاهای شناختیش قطعا در مهار آن ها کمک بسزایی خواهد کرد.

خطاهای شناختی:
۱_ تفکر همه یا هیچ: همه چیز را سیاه یا سفید دیدن. این تفکر که من یا بی عرضه هستم یا با عرضه!
۲_تعمیم مبالغه آمیز: هر حادثه منفی، شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می شود. این تفکر که چون تصادف کردم کلا آدم دست و پا چلفتی هستم.
۳_ فیلتر ذهنی: تحت تاثیر یک حادثه منفی همه واقعیت ها را تار دیدن.
۴_ بی توجهی به امر مثبت: بی ارزش شمردن تجربع های مثبت و اصرار بر مهم نبودن آنها.
۵_ نتیجه گیری شتاب زده: بی آنکه زمینه محکمی وجود داشته باشد نتیجه گیری شتاب زده کردن.
۶_درشت نمایی: درباره اهمیت مسائل و شدت اشتباهات خود مبالغه کردن.
۷_استدلال احساسی: فرض را بر این گذاشتن که احساسات منفی لزوما منعکس کننده واقعیات موجود هستند.
۸_عبارت های باید دار: انتظار اینکه اوضاع دقیقا همان طور که میخواهید باشد.
۹_ برچسب زدن: شکل حاد تفکر همه یا هیچ است. انگ زدن به خود “من بازنده هستم”، “شکست خورده هستم”، “من احمق هستم”.
۱۰_شخصی سازی و سرزنش: خود را بی جهت مسئول حادثه ای قلمداد کردن‌.

این شیوه های تفکر(خطاهای شناختی) به شدت بر زندگی روحی و جسمی تاثیر گذار خواهد بود و کیفیت زندگی ما را تحت تاثیر قرار میدهد.با کمک متخصص میتوانیم این افکار را شناسایی و برای مهار آنها اقدام کنیم.