دانلود اپلیکیشن اندروید روان پویا

باورهای غلط درباره سلامت روان

سلامت روان

اکثر مراجعینی که به مرکز مشاوره و روان درمانی رجوع می کنند بیان می کنند: برای مدت طولانی این نیاز را در خود می دیدند که باید با یک متخصص صحیت کنند ولی به دلیل باورها و ترس هایشان از انجام این کار امتناع می کردند که این کاملا قابل درک است زیرا تصورات غلط بسیاری راجع به سلامت روان و بیماری روان در بین مردم وجود دارد.
در حال حاضر در بسیاری از کشورها کمپین های “آگاه سازی مردم” درباره سلامت روان به وجود آمده و بسیاری از افراد از این طریق آگاه شده و نیازهای خود را برطرف کرده اند ولی با این حال هنوز راه درازی برای آگاه سازی مردم به ویژه در کشور ما وجود دارد. هدف از این مقاله این است که هر کدام از ما هموار کردن این مسیر را از خودمان شروع کنیم.

چهار مورد که باید در مورد سلامت روان بدانیم:

1- وضعیت سلامت روان ما ممکن است در طول زندگی تغییر کند.

بیماری یا اختلال در سلامت روان چیزی نیست که ما خود را از آن مبرا بدانیم. به طور مثال کسی نمی تواند بگویید: “من الان 35 سالم است و تا الان مشکلی نداشتم پس از الان به بعد هم هیچ مشکلی نخواهم داشت”. زندگی بالا و پایین های بسیاری دارد و ممکن است در طول مسیر زندگی مسائلی برای ما به وجود بیاید که باعث برهم خوردن سلامت روان ما شود و یا حتی تروما و آسیبهایی را که در گذشته داشتیم را برای ما بیدار کند.
دانستن اینکه ما ایمن در برابر اختلال های روانی نیستیم اولین گام در کنار گذاشتن باورهای غلط درباره سلامت روان است.

2- تحصیلات یا هوش تضمین کننده سلامت روان نیست.

ممکن است خیلی ها تصور کنند کسی که دارای تحصیلات یا هوش بالایی است از سلامت روان بالایی هم برخوردار است در صورتی که افراد با تحصیلات یا هوش بالا تنها می توانند جنبه هایی از زندگی خود را ارتقا دهند.
آگاه بودن به این مساله این باور غلط که ” کسانی دچار اختلال روانی می شوند که ضعیف و ناتوان هستند” را از بین می برد.

3- سلامت روان همانند سلامت جسم است.

سلامت روان و سلامت جسم از هم قابل تفکیک نیست ولی متاسفانه به ما یاد داده شده که بیشتر نگران سلامت جسم خود باشیم. به طور مثال: ما وقتی سرما می خوریم یا حتی نشانه های سرماخوردگی را در خود میبینیم سریعا با مرخصی گرفتن از کار، ویتامین خوردن و استراحت کردن برای بهبودی خود تلاش میکنیم ولی اگر احساس غم، اندوه، خشم داشته باشیم خود را موظف به ادامه دادن و نادیده گرفتن آن میدانیم.چرا؟ چون به ما یاد داده شده که فقط سلامت جسم اهمیت دارد.
پزشکان بسیار در کار خود با بیمارانی مواجه می شوند که دچار دردها و میگرن های عصبی هستند که هیچ نشانه فیزیولوژیکی هم ندارند و قسمت تلخ ماجرا این است که وقتی پزشک فرد را ارجاع به روانشناس میدهد فرد باز هم به دلیل باورهای غلط از رفتن به پیش متخصص سرباز می زند و ترجیح میدهد که دردش را به صورت موقت با دارو تسکین دهد.

4- سلامت روان به معنا همیشه شاد و خندان بودن نیست.

سلامت روان به معنی رسیدن به آرامش و توانایی مدیریت احساسات است که ممکن است در این میان احساسی مثل خشم یا گریه هم بروز داده شود یعنی هر احساسی در جای مناسب و به میزان مناسب باید بروز داده شود که این خود موجب پیشگیری از بروز بیماری یا اختلال روانی می شود.

برای دریافت مشاوره روانشناسی با ما در تماس باشید

ارسال دیدگاه

avatar
  مشترک شدن  
اطلاع رسانی کن

مطالب مرتبط